لحظه با هم بودن


عشق

حضورت تکیه گاه امنی ست برای بودنم...

یه وقتهايی که بهش ميگن وقتهای باهم بودن ، دوست داری به ساعت نگاه کنی و ببينی عقربه هاش حرکت نمی کنه ...!
دوست نداری احساس کنی ساعتت خرابه ...

دوست داری تمام ساعتها متوقف شده باشه و زمان نگذره ...!
دوست داری تو همون لحظه باقی بمونی ...!
دوست داری دستش تو دستت باشه ، همين که گرماشو حس کنی برات کافيه ...!
دوست داری فقط نگاش کنی ، همين که احساس کنی عاشقته و اينو از چشماش بخونی برات لذته ...!
دوست داری سرتو بزاری رو شونه هاش و آرامش بگيری ، و همين که احساس کنی اون شونه ها امن ترين جای دنياس برات کافيه ...!
دوست داری اونقدر بهش نزديک باشی که هيچکس نتونه جداتون کنه و همين که گرمای نفسهاشو رو صورتت احساس می کنی دلت قرص ميشه ...!
دوست داری فرياد بزنی  دوستت دارم  اما صدات در نمياد ...!
شايد خجالت می کشی و شايدم نمی خوای سکوتوبشکنی ...!
و شايد با خودت ميگی گفتن نمی خواد اون که می دونه من عاشقشم ...!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در شنبه 10 / 8 / 1390برچسب:,ساعت1:8توسط Katrin | |